ژئوتکنیک
امیر ملک پور؛ نیما صادقیان؛ محمدجواد فرخی
چکیده
در تحلیل احتمالاتی پدیده تحکیم خاک، نقش عدمقطعیت متغیرهای هیدرولیکی و ژئوتکنیکی و همبستگی میان مقادیر آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. در تحقیق حاضر، فرضیه تاثیر همبستگی متغیرهای تصادفی هدایت هیدرولیکی و ضریب قابلیت فشردگی حجمی بر تغییرات زمانی تحلیل احتمالاتی تحکیم خاک مورد بررسی قرار میگیرد. نکته حائز اهمیت این است که ...
بیشتر
در تحلیل احتمالاتی پدیده تحکیم خاک، نقش عدمقطعیت متغیرهای هیدرولیکی و ژئوتکنیکی و همبستگی میان مقادیر آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. در تحقیق حاضر، فرضیه تاثیر همبستگی متغیرهای تصادفی هدایت هیدرولیکی و ضریب قابلیت فشردگی حجمی بر تغییرات زمانی تحلیل احتمالاتی تحکیم خاک مورد بررسی قرار میگیرد. نکته حائز اهمیت این است که در صورت تائید تاثیر همبستگی متغیرهای تصادفی مورد بررسی، بررسی نقش آنها به صورت منفرد موجب خطا در تعیین تغییرات زمانی تحکیم خاک میشود. بدین جهت در تحقیق حاضر، یک برنامه رایانهای در محیط MATLAB توسعه داده شد و از حل عددی معادله دیفرانسیل تحکیم خاک، به عنوان راه حل پایه در روش احتمالاتی شبیهسازی مونتکارلو استفاده گردید. سپس تأثیر اعمال همبستگی هدایت هیدرولیکی و ضریب قابلیت فشردگی حجمی به عنوان دو متغیر تصادفی تاثیرگذار، با استفاده از توابع کاپولا مختلف و در قالب تحلیل احتمالاتی دو متغیره تحکیم خاک در منطقه شفت استان گیلان بررسی شد. نتایج نشان داد که بهترین توزیع منفرد برازش داده شده بر هر یک از متغیرهای تصادفی مذکور، گوسی معکوس بوده در حالی که با اعمال تاثیر همبستگی، بهترین توزیع احتمالاتی مشترک از تابع کاپولا گوسی حاصل میگردد. همچنین خطای ناشی از عدم اعمال همبستگی متغیرهای تصادفی بر پدیده تحکیم، در عمقهای خاک 2 و 4 متر به ترتیب 7 و 2/2 درصد به دست آمد. در انتها نتایج نشان داد که در شرایط عدم اعمال همبستگی متغیرهای تصادفی مورد بررسی در این تحقیق، سرعت پدیده تحکیم بیشتر از حالت اعمال همبستگی این متغیرها برآورد میگردد.
ژئوتکنیک
فرهود کلاته؛ میلاد خیری قوجه بیگلو
چکیده
مسائل مهندسی مرتبط با خاک دارای درجهای از عدم قطعیت در ذات خود هستند و اخیراً همین امر موجب توجه مهندسین به روشهای احتمالاتی بهجای رویکردهای تعینی و سنتی شده است. هدف تحقیق بررسی عوامل دخیل در تراوش از سد خاکی، با بهرهگیری از مفاهیم احتمالاتی الگوریتم مونتکارلو و اجزای محدود است که به این منظور کد تراوش در زبان برنامهنویسی ...
بیشتر
مسائل مهندسی مرتبط با خاک دارای درجهای از عدم قطعیت در ذات خود هستند و اخیراً همین امر موجب توجه مهندسین به روشهای احتمالاتی بهجای رویکردهای تعینی و سنتی شده است. هدف تحقیق بررسی عوامل دخیل در تراوش از سد خاکی، با بهرهگیری از مفاهیم احتمالاتی الگوریتم مونتکارلو و اجزای محدود است که به این منظور کد تراوش در زبان برنامهنویسی فرترن توسعه دادهشده است. نتایج حاصل از تحلیل تعینی برای تغییرات ارتفاع آب پاییندست به ارتفاع مخزن (Hd/Hup) در بازه بین 0.02 و 0.79 بر روی مقدار نشت نشانگر این است که با افزایش این نسبت، مقدار تراوش بهطور خطی سیر کاهشی دارد ولی لزوماً این تغییرات بهصورت اکیداً نزولی نیست. همچنین مقایسه توابع توزیع فراوانی (PDF) و تجمعی (CDF) بهدستآمده برای تحلیل عدم قطعیت با روش مونتکارلو برای نسبتهای متغیر از Hd/Hup نیز مؤید نتیجه قبلی است. در بررسی هندسی سد خاکی نیز نتایج نشان میدهد که با جابجایی تاج در جهت بالادست میانگین دبی نشت احتمالاتی کاهش و با کاهش عرض تاج، این مقدار افزایش مییابد. در همه مدلها، دبی تراوش در حالت تعینی محافظهکارانه و حداکثر 270 درصد بیشتر از دبی تراوش در تحلیل مونتکارلو است.
ژئوتکنیک
سمیه رستمی؛ حجت احمدی؛ ناصر آق
چکیده
بحران اخیر و خشک شدن بخش اعظم دریاچه ارومیه هم اکنون یکی از بزرگترین مخاطرات زیست محیطی در ایران محسوب میشود. با وجود تلاشهای گسترده صورت گرفته برای احیای دریاچه ارومیه، به دلیل محدودیت روانابهای ورودی به دریاچه، موفقیت قابل توجهی در این خصوص حاصل نشده است. یکی از روشهای که میتواند برای احیای دریاچه مورد استفاده قرار بگیرد احیای ...
بیشتر
بحران اخیر و خشک شدن بخش اعظم دریاچه ارومیه هم اکنون یکی از بزرگترین مخاطرات زیست محیطی در ایران محسوب میشود. با وجود تلاشهای گسترده صورت گرفته برای احیای دریاچه ارومیه، به دلیل محدودیت روانابهای ورودی به دریاچه، موفقیت قابل توجهی در این خصوص حاصل نشده است. یکی از روشهای که میتواند برای احیای دریاچه مورد استفاده قرار بگیرد احیای فازبندی دریاچه ارومیه است بر این اساس بر روی دو مسیر مشخص پیشنهادی بر اساس حجم آورد رودخانه ها برای شکل گیری عمق مناسبی از آب دریاچه، نمونه های دست نخورده انتخاب گردید و آزمایشهای متداول شناسایی مواد بستری، مقاومت برشی و تحکیم پذیری انجام شد. نتایج بررسی نشان داد که مواد بستری در هر دو مسیر انتخابی مشابه هم و بسیار سست با درصد بالای مواد آلی فعال میباشد. پارامترهای مقاومت برشی حاصل از آزمایشها نشان دهنده مقاومت برشی بسیار پایین مواد در دامنه 6 تا kg/cm2 12 میباشد. همچنین ضرایب فشردگی و تورمی برای نمونه های اخذ شده برای مسیر شمالی تر بیشتر از مسیر جنوب دریاچه حاصل شد. میزان ماده آلی در دامنه 54/3 تا 67/4 درصد قرار دارد و لذا نوع خاک بستر دریاچه نرم آلی ارزیابی شد. نتایج بررسی نشان میدهد به منظور اجرای فازبندی و جدا سازی موقت بستر دریاچه به بخشهای کوچکتر می بایستی از سازههای سبک با سطح پی وسیع استفاده کرد.
ژئوتکنیک
حسین حکیمی خانسر؛ جواد پارسا؛ علی حسین زاده دلیر؛ جلال شیری
چکیده
تخمین دقیق مقادیر تنش خاک در بدنه سد خاکی در زمان ساخت از اقدامات ضروری برای مدیریت پایداری آن است. در این پژوهش، تأثیرگذارترین ویژگیها در مدلسازی تنش خاک به صورت مطالعه موردی (سدکبودوال) با استفاده از الگوریتم هیبرید شبکه عصبی- شبکه عصبی مصنوعی(NNA-ANN) تعیین شد و مقایسهای بین نتایج مدل هیبریدی با مدل عددی صورت پذیرفت. پنج ویژگی شامل ...
بیشتر
تخمین دقیق مقادیر تنش خاک در بدنه سد خاکی در زمان ساخت از اقدامات ضروری برای مدیریت پایداری آن است. در این پژوهش، تأثیرگذارترین ویژگیها در مدلسازی تنش خاک به صورت مطالعه موردی (سدکبودوال) با استفاده از الگوریتم هیبرید شبکه عصبی- شبکه عصبی مصنوعی(NNA-ANN) تعیین شد و مقایسهای بین نتایج مدل هیبریدی با مدل عددی صورت پذیرفت. پنج ویژگی شامل تراز مخزن، تراز خاکریزی، زمان ساخت، سرعت آبگیری و سرعت خاکریزی برای ورودی مدل هیبریدی هوشمند انتخاب گردید. با استفاده از الگوریتم هیبریدی و روش انتخاب ویژگی، ترکیب سه ویژگی، شامل تراز خاکریزی، زمان ساخت سد و تراز آب گیری (با RMSE برابر با 5024/0) مؤثرترین ویژگیها در مدلسازی تنش کل در سلول منتخب بودند. نتایج نشان داد که مدل هیبریدی در سد کبودوال با مقادیرR^2، RMSE، MAE وNS به ترتیب برابر با 9943/0، 5653/2، 9973/1 و 9999/0 دارای عملکرد بهتری در مدلسازی تنش کل خاک نسبت به مدل عددی با مقادیرR^2، RMSE، MAE وNS به ترتیب برابر با 9625/0، 2567/26، 1667/25 و 9772/0 است. این پیشبینی برای سایر سلولها در مقاطع مختلف سد مذکور، نیز قابل استناد است. نتایج حاصل از این تحقیق برای ساخت گاه جدید با مشخصات ژئوتکنیکی جدید یعنی سد مسجد سلیمان نیز معتبر بود ولی برای هر ساخت گاه از ترکیب مناسب به خود باید استفاده کرد.
ژئوتکنیک
رضا محمدپور؛ عاطفه تقی شاهبازی؛ تورج سبزواری؛ مهدی کرمی مقدم
چکیده
عموما پایه پل ها به علت ملاحظات اقتصادی و ژئوتکنیک بر روی فونداسیون اجرا می گردد. اکثر مطالعات انجام شده پیرامون تغییرات زمانی آبشستگی، مربوط به پایه ها یکنواخت بوده و مطالعات کمتری در زمینه پایه های مرکب (پایه به همراه فونداسیون) دردست می باشد. نوآوری این تحقیق علاوه بر تعیین عمق بهینه قرار گیری فونداسیون، بررسی تغییرات زمانی آبشستگی ...
بیشتر
عموما پایه پل ها به علت ملاحظات اقتصادی و ژئوتکنیک بر روی فونداسیون اجرا می گردد. اکثر مطالعات انجام شده پیرامون تغییرات زمانی آبشستگی، مربوط به پایه ها یکنواخت بوده و مطالعات کمتری در زمینه پایه های مرکب (پایه به همراه فونداسیون) دردست می باشد. نوآوری این تحقیق علاوه بر تعیین عمق بهینه قرار گیری فونداسیون، بررسی تغییرات زمانی آبشستگی در اطراف پایه های مرکب مستطیلی و همچنین تاثیر ابعاد پایه و فونداسیون بر عمق آبشستگی می باشد. در کلیه آزمایشها فونداسیون در زیر تراز بستر قرار گرفته و تحت شرایط آب زلال و با رسوبات یکنواخت با قطر متوسط 0.7 میلیمتر انجام شد. نتایج حاصله نشان می دهد که در تمامی حالات عمق آبشستگی در اطراف پایه های مرکب کمتر از پایه های یکنواخت می باشد. از طرفی در پایه های مرکب آبشستگی تا تراز فونداسیون گسترش یافته و سپس فونداسیون به عنوان مانعی برای مدت زمان مشخصی (زمان تأخیر) از پیشرفت آبشستگی جلوگیری می کند. زمان تأخیر و عمق آبشستگی به عرض پایه (L)، عرض فونداسیون (Lf) و همچنین تراز قرارگیری فونداسیون (Z) بستگی دارد. با افزایش تراز نسبی فونداسیون زیر بستر (Z/L)، میزان آبشستگی کاهش یافته تا به مقدار حداقل خود در تراز بین L تا L1.2برسد. از نتایج این تحقیق می توان به تاثیر حضور فونداسیون در تراز مناسب بر افزایش زمان تعادل آبشستگی و در نتیجه فراهم شدن زمان کافی برای تعمیرات فونداسیون پس از بروز سیل اشاره کرد.