موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزیتحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی2476-400014120130522Wheat Deficit Irrigation by Water Depletion and Length of
Sprinkler Irrigationتأثیر مقادیر و زمان قطع آب آبیاری بر عملکرد و کارآیی مصرف آب ارقام گندم در روش آبیاری بارانی11210206410.22092/aridse.2013.102064FAمحمد جلینیاستادیار پژوهش بخش تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضویJournal Article20110518This research was conducted at Torogh Agricultural Research Station in Khorasan-e Razavi province to determine the impact of irrigation cutoff at different growth stages and percentage of water use on the yield and water use efficiency (WUE) of wheat cultivars using sprinkler irrigation. The study was done from 2006-2008. The experimental design was a randomized complete block design with a strip split plot layout and three replications. The three vertical plots were for irrigation (70%, 85%, 100% of plant requirement), the three horizontal plots were for irrigation cutoff point (full irrigation, irrigation cutoff at stem elongation, cutoff at pollination) Three wheat cultivars (Alvand, Toos, Gaskozhen) were the subplots. The yield means at 70%, 85% and 100% water consumption were, respectively, 3182, 4639, and 4748 kg/ha. Water consumption of 85% and 100% fell into statistical group A. The highest value for WUE was 1.849 kg/m<sup>3 </sup>at 85%, followed 1/389 kg/m<sup>3</sup> for 70%, and 1.618 kg/m<sup>3</sup> for 100%. The irrigation cutoff treatment showed significant differences (P≤ 0.05) for grain yield and WUE. Full irrigation showed the highest grain yield (4557 kg/ha) and irrigation cutoff at stem elongation and cutoff at pollination actually decreased yield to 4195 and 3817 kg/ha, respectively. Full irrigation and irrigation cutoff at stem elongation fell into statistical group A. Cutoff at stem elongation had the highest WUE (1.778 kg/m<sup>3</sup>). Combined analysis showed that wheat cultivar had a significant effect on grain yield and WUE. Alvand cultivar had the highest yield (4447 kg/ha) and WUE (1.718 kg/m<sup>3</sup>). The results showed that, where water shortage was not an issue, full irrigation produced the best results. In areas of water shortage, 85% irrigation using the cutoff at stem elongation method is recommended for the best results in yield, water consumption and WUE.برای بررسی اثر درصد آب مصرفی و زمان قطع آب آبیاری در روش آبیاری بارانی بر میزان عملکرد و کارآیی مصرف آب در ارقام مختلف گندم، آزمایشی با استفاده از طرح آماری کرتهای نواری دو بار خرد شده (Strip Split Plot) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سالهای 1385 تا 1387 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، ایستگاه طرق، در سه تکراربه اجرا درآمد. تیمارهای مربوط به سطوح آب آبیاری (70، 85، و 100 درصد نیاز آبی کامل) در کرتهای عمودی و تیمارهای مراحل قطع آبیاری (بدون قطع آبیاری- آبیاری کامل، قطع آب در مرحلۀ ساقه رفتن، و قطع آب در مرحلۀ گردهافشانی) در کرتهای افقی قرار گرفتند. همچنین، سه رقم الوند، توس، و گاسکوژن درکرتهای فرعی آزمایش، به عنوان رقمهای مورد بررسی، انتخاب شدند. عملکرد گندم در سه سطح آبیاری 70، 85، و 100 درصد به ترتیب برابر با 3182، 4639، و 4748 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. از نظر آماری تفاوت معنیداری بین عملکرد دو تیمار 85 و 100 درصد دیده نمیشود. بیشترین میزان کارآیی مصرف آب با 849/1 کیلوگرم به ازای هر مترمکعب در تیمار 85 درصد آب مصرفی به دست آمده است. آبیاری کامل (بدون قطع آبیاری) با عملکرد 4557 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد را نشان میدهد. عملکرد در تیمار قطع آب در مرحلۀ ساقه رفتن و گردهافشانی به ترتیب برابر با 4195 و 3817 کیلوگرم در هکتار است. بین دو تیمار آبیاری کامل و قطع آب در مرحلۀ ساقه رفتن اختلاف معنیدار دیده نمیشود. قطع آب در مرحلۀ ساقه رفتن بیشترین میزان کارآیی مصرف آب را دارد (778/1 کیلوگرم به ازای هر مترمکعب). رقم الوند بیشترین عملکرد (4447 کیلوگرم در هکتار) و کارآیی مصرف آب (718/1 کیلوگرم به ازای هر مترمکعب) را دارد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که با در نظر گرفتن میزان عملکرد، میزان آب مصرفی، و کارآیی مصرف آب هرگاه کمبود آب جدی نیست آبیاری کامل و در زمان مواجه با کمبود آب، سطح 85 درصد آب مصرفی و نیز قطع آب در مرحلۀ ساقه رفتن قابل توصیه است.موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزیتحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی2476-400014120130522Spatial Variability of Infiltration Characteristics at Watershed Scale:
A Case Study of Bajgah Plainمقیاسبندی و بررسی تغییرات مکانی ویژگیهای نفوذ آب در خاک در مقیاس حوزه آبریز (مطالعه موردی: دشت باجگاه)133210206510.22092/aridse.2013.102065FAفاطمه مهرابیکارشناسی ارشد مهندسی آبیاری و زهکشیعلیرضا سپاسخواهاستاد بخش مهندسی آب دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیرازJournal Article20120311Study of the spatial variability of infiltration characteristics is essential to estimating infiltration parameters on a local scale. The objectives of the present study were to scale the parameters of a Philip two-term model for infiltration and survey the variability of infiltration characteristics geostatistically using wastewater in the Bajgah catchment. Infiltration was measured at 30 points in a random pattern over the study area using double rings. Infiltration characteristics in the area showed a low basic infiltration rate for most sites (0.001-0.178 cm/min<sup>-1</sup>). The Philip infiltration model, the best model to describe infiltration characteristics, was fitted to the data. The parameters (sorptivity, hydraulic conductivity) showed wide variation across the sites. The sorptivity-based scaling factor (α<sub>S</sub>) and the hydraulic-based scaling factor (α<sub>A</sub>) were computed and the observed infiltration data were scaled based on these values. Results showed that scaling achieved using α<sub>A</sub> was better than that obtained using α<sub>S</sub>. The optimum scaling factors (α<sub>opt</sub>) were determined using the least squares method (Solver option) and scaling was repeated using α<sub>opt</sub>. Scaling factors based on the arithmetic, geometric and harmonic means of α<sub>S</sub> and α<sub>A</sub> were also computed. It was found that α<sub>opt</sub> and α<sub>A</sub> scaled the infiltration data more effectively (with lowest sum of squares error) than the other scaling factors. The results showed that the study area has high spatial variability. A map of α<sub>A</sub> developed using ArcGIS software showed that α<sub>A</sub> increased from the center to the surrounding areas as soil clay content decreased.به منظور تخمین پارامترهای نفوذ آب در مقیاس منطقه، مطالعه تغییرپذیری مکانی خصوصیات نفوذ آب در خاک ضروری است. بر پایه آزمایشهایی روی پساب تصفیه شده در حوضه آبریز باجگاه، این پژوهش به مقیاسبندی (scaling) پارامترهای نفوذ آب مدل دو جزئی فیلیپ و تحلیل تغییرپذیری مکانی خصوصیات نفوذ آب در خاک با استفاده از روشهای مقیاسبندی و زمینآمار پرداخته است. سی آزمایش نفوذ آب در یک الگوی تصادفی در منطقه مورد مطالعه با استفاده از استوانههای دوگانه اجرا شد. خصوصیات نفوذ آب منطقه، سرعت نفوذ پایه کمی را برای اکثر مکانها نشان میدهد (001/0 تا 178/0 سانتیمتر در دقیقه). مدل فیلیپ به عنوان یک مدل مناسب برای توصیف فرآیندهای نفوذ آب به دادههای<br /> اندازهگیری شده برازش شد. پارامترهای این مدل (ضریب جذب S و فاکتور انتقال A) تغییرات وسیعی در مکانهای آزمایشی نشان دادند. فاکتور مقیاسبندی بر اساس ضریب جذب α<sub>S</sub> و فاکتور انتقال <sub>A</sub>α محاسبه و دادههای نفوذ آب مقیاسبندی شدند. نتایج نشان میدهد که مقیاسبندی با α<sub>A</sub> بهتر از مقیاسبندی با α<sub>S</sub> است. سپس، فاکتورهای بهینة α<sub>opt</sub> با استفاده از روش حداقل مربعات (گزینه Solver) به دست آمد و مقیاسبندی دادههای نفوذ آب تکرار شد. مقیاسبندی با استفاده از میانگینهای حسابی، هندسی، و هارمونیک فاکتورهای مقیاسبندی α<sub>S</sub> و α<sub>A</sub> نیز انجام شد. نتایج نشان میدهد که α<sub>opt</sub> و فاکتور مقیاسبندی α<sub>A</sub>، دادههای نفوذ آب را از دیگر فاکتورها مقیاسبندی مؤثرتر (مجموع مربع خطاهای کمتر) <br /> میکنند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که منطقهی مورد مطالعه تغییرپذیری مکانی وسیعی دارد و نقشه تغییرات مکانی فاکتور مقیاسبندی α<sub>A</sub> با استفاده از نرمافزار ArcGIS نیز نشان میدهد که مقدار این فاکتور از مرکز به اطراف، با کم شدن مقدار رس خاک، افزایش مییابد. موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزیتحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی2476-400014120130522Optimal Packaging Conditions to Prolong Shelf Life of Lettuce (Lactuca sativa L.) in a Modified Atmosphereبررسی شرایط بهینه بستهبندی کاهو (Lactuca sativa L.) در اتمسفر اصلاح شده به منظور افزایش زمان ماندگاری334410206610.22092/aridse.2013.102066FAابراهیم گنابادیدانشآموخته کارشناسی ارشدزهره حمیدیاصفهانیدانشیارگروه علوم و صنایع غذایی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرسمحمدحسین عزیزیدانشیار گروه علوم و صنایع غذایی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20110824Food preservation has always been a concern for mankind. Different methods have been developed to preserve food for long periods, such as cold storage, plastic covers, and modified atmosphereThis study examined the physicochemical and biological effects of a modified atmosphere on packaged Romaine lettuce at three levels (G1: 40% oxygen, 15% carbon dioxide, 45% nitrogen; G2: 70% oxygen, 15% carbon dioxide, 15% nitrogen; G3: 100% oxygen). The lettuce was packaged in 40 µm (P1) or 50 µm (P2) thick polyethylene at 4°C and stored for 16 days. The least polluted sample was G3 using P2, as assessed by the total number of microorganisms, mold and yeast. This sample was also in the best condition, as measured by pH and color. The highest percentage of weight loss was for G3 and P1; it also showed the greatest decrease in the percentage of soluble solid materials. The results showed that G3 and P1 was the best combination to preserve packaged Romaine lettuce. This combination was effective for two weeks of preservation.نگهداری مواد غذایی همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است به طوری که طی سالیان دراز روشهای متعدد را به منظور حفظ نیازمندیهای خود به کار گرفته یا ابداع کرده است که میتوان به استفاده از انبار سرد، پوششهای پلاستیکی و اتمسفر اصلاح شده اشاره کرد. در این پژوهش، اثر بستهبندی کاهوی پیچ معمول (رقم Romain)،در اتمسفر اصلاح شده با میزان اکسیژن بالا: G1(40درصد اکسیژن + 15درصد دیاکسید کربن +45 درصد نیتروژن)؛ G2 (70 درصد اکسیژن + 15 درصد دیاکسید کربن+ 15 درصد نیتروژن)؛ و G3 (100 درصد اکسیژن) در پوشش پلیاتیلنی با دو ضخامت 50 و 40 میکرومتر (به ترتیب P1 و P2) در دمای 4 درجه سلسیوس و به مدت 16 روز آزمایش، و خصوصیات فیزیکوشیمیایی و بیولوژی آن بررسی شد. کمترین میزان آلودگی از نظر بار میکروبی کل و نیز از نظر کپک و مخمر در نمونه با ترکیب گازی G3 و پوشش پلیاتیلنی با ضخامت 50 میکرومتر دیده شد. همین نمونه از نظر pH و رنگ نیز در بهترین وضعیت قرار داشت. بیشترین درصد کاهش وزن مربوط به ترکیب گازی G3 و پوشش پلیاتیلنی با ضخامت 40 میکرومتر به دست آمد. در همین ترکیب گازی و ضخامت پوشش، درصد مادة جامد انحلالپذیر بیشترین کاهش را نشان داد. در نتیجهگیری کلی میتوان گفت ترکیب گازی G3 و پوشش P1 مؤثرترین تیمارها در نگهداری کاهو بودند و در این شرایط میتوان کاهو را تا دو هفته به خوبی نگهداری کرد.موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزیتحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی2476-400014120130522Effects of Steeping and Germination on Quantitative and Qualitative Characteristics of Barley Malt Extractاثر شرایط خیساندن و جوانهزنی بر خصوصیات کمی و کیفی عصارة مالت جو455810206710.22092/aridse.2013.102067FAعلیرضا قدسولیعضو هیات علمی (استادیار پژوهش) بخش تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گلستانحمید بخشآبادیدانشآموخته کارشناسی ارشد علوم و صنایع غذایی دانشگاه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانمرتضی محمدیدانشآموخته کارشناسی ارشد علوم و صنایع غذایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سبزوارJournal Article20111019Malting is a complex biotechnological process that includes steeping, germination and kilning of cereal grains under controlled temperature and humidity. This research investigated the effects of steeping (24, 36, 48 h) and germination time (3, 5, 7 days) on the quantitative and qualitative characteristics (hot water extract, malt extract color, soluble nitrogen, Kolbach index, total soluble solids, cold water extract) of malt extract obtained from barley (line EBYT88-17). Statistical analysis and process optimization were carried out using response surface methodology. Results showed that increasing steeping over a long germination period increased the the yield of hot water extract. Malt extract color increased as steeping and germination time increased and malt extract soluble nitrogen content varied from 0.081% to 0.46%. The results of process optimization showed that 47.99 h steeping and 6.89 day germination produced malt extract with the highest hot and cold water extracts and total soluble solids.مالتسازی فرآیند پیچیدة زیستفناوری و شامل مراحل خیساندن، جوانهزنی و خشک کردن و پروردن دانههای غلات در شرایط کنترل شده دما و رطوبت نسبی است. در این پژوهش، تأثیر مدت زمان خیساندن (24، 36، و 48 ساعت) و جوانهزنی (3، 5، و 7 روز) روی خصوصیات کمی و کیفی عصاره مالت (راندمان عصارهگیری گرم، رنگ عصاره، نیتروژن انحلالپذیر، شاخص کلباچ، مواد جامد انحلالپذیر کل، و راندمان عصارهگیری سرد) تهیه شده از لاین EBYT88-17جو بررسی شد. تجزیه و تحلیل آماری نتایج و بهینهسازی فرایند به روش سطح پاسخ اجرا شد. نتایج نشان میدهد که با افزایش مدت زمان خیساندن در مدت زمانهای طولانی جوانهزنی، راندمان عصارهگیری گرم روند افزایشی قابل توجهی دارد. میزان رنگ عصاره نیز با افزایش مدت زمان خیساندن و جوانهزنی افزایش مییابد و مقدار نیتروژن انحلالپذیر عصاره از 081/0 تا 46/0 درصد تغییر میکند. نتایج بهینهسازی فرایند نیز حاکی از این بود که اعمال شرایط 99/47 ساعت خیساندن و 89/6 روز جوانهزنی، به استحصال عصارهای میانجامد با حداکثر راندمان سرد و گرم و مواد جامد انحلالپذیر کل.موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزیتحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی2476-400014120130522Effect of Hot Water, Ethanol and Acetic Acid Vapor on Physical, Chemical and Organoleptic Characteristics of Peaches
(Prunus persica Batsch cv. elberta)تأثیر آب گرم، اتانول و بخار اسیداستیک بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و حسی میوه هلو رقم البرتا (Prunus persica Batsch var elberta)597210206810.22092/aridse.2013.102068FAپروین شرایعیاستادیار پژوهش بخش تحقیقات فنی و مهندسیابراهیم گنجیمقدماستادیار پژوهش بخش تحقیقات باغبانی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضویJournal Article20111001This research was conducted to determine the effect of hot water, ethanol and acetic acid vapor treatments on the characteristics of stored peaches (var elberta). Benomyl fungicide was applied to the control groups for all phases of study. In the first phase, the effect of hot water (immersion in 45, 50, 55 °C water for 1, 3, 5 min) on the quantitative (weight loss), qualitative (total soluble solids, flesh firmness, postharvest decay, acidity, vitamin C) and organoleptic (texture, aroma, total acceptance) characteristics of peaches over 45 days of storage (temp: 0±1°C and RH: 90 95%) were studied. Benomyl fungicide was applied at 1000 ppm for 0.5 min to the control peaches. The results showed that treating fruit with hot water 50°C for 1 min and 45°C for 3 min had the same effect as fungicide on fruit quality. In the second phase, the effect of hot ethanol solutions (2.5%, 5%, 10%, 20 %at 40 or 50 °C) was compared with the control group over 45 days storage. The results showed that treating fruits with 10% ethanol solution at 50°C and 20% ethanol solution at 40°C both had the same effect as using benomyl fungicide. The third phase studied the effect of acetic acid fumigation (1.35%, 2%, 2.7%, 4%, 5.30% for 1 h). The results showed that peaches treated with 2.7% and 4% acetic acid solutions preserved the quantitative, qualitative and organoleptic characteristics of fruits in a condition similar to the fungicide control group.این تحقیق با هدف بررسی تأثیر تیمار میوة هلوی رقم البرتا با آب گرم، محلول گرم اتانول، و بخار اسیداستیک در مقایسه با تیمار میوه با قارچکش سنتزی بنومیل بر خصوصیات کمی، کیفی و حسی اجرا گردید. در گام اول تحقیق، تأثیر تیمار آب گرم (45،50، و 55 درجه سلسیوس به مدت 1، 3، و 5 دقیقه) بر خصوصیات کمی، کیفی هلو (سفتی بافت، مواد جامد انحلالپذیر در آب، اسید قابل تیترکردن، قند، ویتامینث، کاهش وزن و آلودگی قارچی) و حسی (بافت، طعم و مزه و پذیرشکلی) طی 45 روز نگهداری (در دمای 1±0 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی90 تا 95 درصد) در مقایسه با قارچکش بنومیل (غوطهوری به مدت 5/0 دقیقه در محلول500 میلیگرم بر لیتر) بررسی شد. نتایج نشان میدهد که کارآیی تیمارهای غوطهوری میوه در <br /> آب گرم50 درجه سلسیوس به مدت 1 دقیقه و در آب گرم 45 درجه سلسیوس به مدت 3 دقیقه در حفظ خصوصیات کمی، کیفی و حسی میوة هلو مشابه استفاده از قارچکش بنومیل است. در گام دوم این تحقیق، تأثیر تیمار میوه با محلول گرم اتانول (5/2، 5، 10، و20 درصد با دمای 45 و 50 درجه سلسیوس) بر خصوصیات کمی، کیفی و حسی میوه هلو طی 45 روز نگهداری در سردخانه با تأثیر تیمار میوه با قارچکش بنومیل مقایسه و نتیجهگیری شد که محلول اتانول 10 درصد با دمای50 درجه سلسیوس و محلول اتانول 20 درصد با دمای 40 درجه سلسیوس باعث حفظ خصوصیات کمی، کیفی و حسی میوه هلو میشوند و کارآیی آنها مشابه کارآیی تیمار میوه با قارچکش است. در گام سوم تحقیق، تأثیر تیمار میوه با بخار اسیداستیک در غلظتهای صفر (شاهد)، 35/1، 2، 7/2، 4، و30/5 درصد به مدت یک ساعت بررسی شد و نتایج نشان داد که بخاردهی با محلول اسیداستیک 4 و 7/2 درصد بیش از تیمارهای دیگر باعث حفظ خصوصیات کمی، کیفی و حسی میوه هلو میشود.موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزیتحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی2476-400014120130522Modeling and Testing of Herbicide Injection into Carriers on
Direct Injection Sprayersمدلسازی ریاضی و آزمون تزریق در یک سامانه آزمایشگاهی سمپاش تزریق مستقیم (DI)738810206910.22092/aridse.2013.102069FAداود محمدزمانیعضو باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستانسعید میناییدانشیار گروه مکانیک ماشینهای کشاورزی دانشگاه تربیت مدرسرضا علیمردانیاستاد گروه مکانیک ماشینهای کشاورزی دانشکده بیوسیستم دانشگاه تهرانعلی رستمیمربی گروه مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستانجلالالدین قضاوتیعضو باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بنابJournal Article20111003In a direct injection sprayer (DI), the delay time to change the concentration of chemicals in the spray tip can have a substantial effect on sprayer performance. Delay time is the most important variable in evaluating the performance of a DI system in real time herbicide application. The flow of solution from the injection point to the nozzles was mathematically modeled to quantitatively evaluate the effect of tube volume and carrier flow rate on dynamic specifications, such as delay time. Plug-Flow and Well-Mixed models were used to model solution flow in DI systems. A DI system was designed and built to allow comparison between the mathematical model and tests results. ANOVA (Duncan test) at a 5% confidence level was used to determine the effect of change of the parameters on the delay time. A factorial completely randomized block design and SPSS 15 software were used for statistical analysis of the data. Comparison of the mathematical model with the test results showed that, for time response, the Well-Mixed model had a more appropriate response time than did the Plug-Flow model. The Well-Mixed model is suggested for predicting the dynamic behavior of a DI system. Both models produced stable state values that were slightly different from test results.در سمپاشهای تزریق مستقیم<sup>1</sup> (DI)، زمان تأخیر برای تغییر غلظت مواد شیمیایی در نوک افشانکها بر کارایی سمپاش تأثیر میگذارد. مهمترین متغیر برای بررسی عملکرد سامانۀ تزریق مستقیم در اِعمال علفکشها به صورت زمان حقیقی، زمان تأخیر آن است. در این تحقیق، ابتدا یک سامانه تزریق مستقیم روی یک سمپاش بومدار طراحی و نصب شد. پس از آن، به منظور بررسی کمّی تأثیر حجم لولههای محلول سم از نقطۀ تزریق تا خروجی افشانکها (V)، دبی مادۀ مؤثر علفکش و دبی سیال حامل بر مشخصات دینامیکی سامانۀ تزریق مستقیم- از جمله زمان تأخیر، جریان محلول سم از نقطه تزریق تا نوک افشانکها- مدلسازی ریاضی شد. بدینمنظور از دو مدل حاکم بر جریان محلول سم در سامانههای تزریق مستقیم استفاده شد: مدل "جریان تکهای<sup>2</sup>" و مدل "اختلاط مناسب<sup>3</sup>"؛ این دو در این تحقیق ارائه شدهاند. به منظور بررسی و مقایسه نتایج حاصل از مدلسازی ریاضی و نتایج حاصل از آزمون سامانه تزریق مستقیم، یک سامانه تزریق مستقیم طراحی و ساخته شد. برای تجزیه، تحلیل و مقایسۀ نتایج کارگاهی نیز از روش تجزیه واریانس با آزمون دانکن با سطح اطمینان 5 درصد استفاده شد تا اثر تغییر پارامترهای مختلف بر زمان تأخیر سامانه تعیین شود. برای بررسی برهمکنش عوامل مختلف، آزمایش فاکتوریل با طرح بلوکهای کاملاً تصادفی به کار برده شد. نتایج آزمونهای کارگاهی با نتایج حاصل از مدل ریاضی ارائه شده مقایسه شد. با توجه به نتایج مقایسۀ پاسخ زمانی بین مدلها و آزمونها، مشخص شد که مدل اختلاط مناسب در مقایسه با مدل جریان تکهای پاسخ بهتری ارائه میدهد. از این روش میتوان مدل اختلاط مناسب را برای پیشبینی رفتار دینامیکی سامانۀ تزریق مستقیم به کار برد، گرچه در هر دو مدل، بین مقدار حالت پایا با مقادیر حالت پایای آزمونها اندکی تفاوت مشاهده میشود.موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزیتحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی2476-400014120130522Computational Fluid Dynamic Simulation of Flow Pattern and Heat Transfer in a Pilot Plant Spray Dryer with Cooling Air Jacketمدلسازی عددی جریان در خشککن پاششی دو جداره نیمهصنعتی و تعیین الگوی انتقال حرارت در دیواره به روش دینامیک سیال محاسباتی8910610207010.22092/aridse.2013.102070FAامیدرضا روستاپوراستادیار بخش تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی فارسعلیرضا تهوراستادیار دانشکده مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیرازاحمد افسریاستادیار دانشکده مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیرازامینرضا سیاریدانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک ساخت و تولید دانشگاه آزاد اسلامی شیراز و عضو باشگاه پژوهشگران جوانJournal Article20110904In this study, a numerical simulation was developed for flow in a pilot plant spray dryer with a cooling air jacket using the CFD method. A <em>k</em>-ɛ standard model was used to simulate turbulence. Air flow patterns and temperature variation in the chamber and cooling air jacket were estimated and suitable insulation calculated for the ceiling of the chamber. To verify the numerical results, velocity in the dryer was measured using a portable hot wire anemometer. Temperature variation was measured using transmitters installed at varying heights in the chamber. The numerical results showed that flow pattern consisted of a high velocity core extending toward the end of dryer. A circular flow around the circumference of the flow created vortices and caused particles to turn back toward the top of the dryer. The maximum temperature was at the core of the air flow and temperature decreased from the core toward the dryer wall. The flow path line in the cooling air jacket showed that the air layers were in smooth and harmonic motion around one another that produced little variation in axial velocity in this zone; however, at the junction of the cylindrical and conical parts of dryer jacket, some flow deviation occurred toward the wall. Adequate insulation for the ceiling was chosen according to the ratio of heat conductivity to the thickness of the insulator (K/L).مدلسازی عددی جریان سیال درون خشککن پاششی دو جداره به صورت تقارن محوری با استفاده از روش دینامیک سیال محاسباتی انجام و جهت مدلسازی جریان آشفته، از مدل k-ε استاندارد استفاده شده است. در این راستا، الگوی جریان هوا و تغییرات دمای درون محفظة خشککن و در جدارة جریان هوای خنک آن بررسی و عایق مناسب نیز جهت سقف محفظه خشککن انتخاب شد. برای بررسی میزان قابلیت اعتماد و صحت نتایج حاصل از شبیهسازی، در آزمایشگاه در ارتفاعهای مختلف برج خشککن و در فواصل مختلف شعاعی، تغییرات سرعت با سرعتسنج سیم داغ و تغییرات دما با حسگرهای نصب شده در خشککن، اندازهگیری و با مقادیر حاصل از مدلسازی مقایسه شد. بر اساس نتایج حاصل از مدلسازی عددی، الگوی جریان هوا شامل یک هستة مرکزی پر سرعت است که به سمت پایین محفظة خشککن گسترش مییابد. در اطراف هسته مرکزی گردابههایی ایجاد میشود که باعث برگشت ذرات به طرف بالای برج خشککن خواهد شد. دما در اطراف هسته مرکزی بیشتر است و با دور شدن از این هسته شروع به کاهش میکند و این روند تا ناحیة نزدیک دیواره ادامه مییابد. خطوط جریان در جدارة خنککننده، نشاندهندة حرکت هموار لایههای جریان هوا در طول مسیر است. تغییرات سرعت در راستای محوری درون جدارة خنککننده بسیار ناچیز است و بیشترین مقدار سرعت در خط مرزی وسط جداره وجود دارد. در جدارة خنککننده در محل اتصال قسمت استوانهای به قسمت مخروطی، اغتشاش اندکی وجود دارد که باعث تغییر مسیر جریان به سمت لایة بیرونی جدارة خنککننده میشود. با در نظر گرفتن درصد کاهش اتلاف حرارتی، نسبت رسانش گرمایی به ضخامت عایق (K/L) محاسبه و بر اساس مقدار آن، جنس و ضخامت عایق انتخاب شد.موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزیتحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی2476-400014120130522Technical Indices and Wheat Yield for Laser and Traditional Land Levelersمقایسه مالههای لیزری و مرسوم از نظر شاخصهای فنی و عملکرد گندم10711810207110.22092/aridse.2013.102071FAالیاس دهقانعضو هیات علمی بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوزستانآذرخش عزیزیعضو هیات علمی بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوزستانJournal Article20120414Most areas of Khuzestan province in Iran are extremely uneven and a traditional leveler is not adequate for precision leveling of provincial farms. Uneven soil surface in a field affects seed germination, yield, and water consumption. This experiment was conducted in 2010-2011. A t-test based on the unpaired-observations experimental method compared a laser leveler (LL) and conventional leveler (CL) by leveling index (LI), total operation time, water consumption, and yield. The two test fields of differing roughness were located north of the city of Ahvaz. Results showed a 1.4 cm LI for LL for both fields, while, for the CL method, LI was 3.5 cm for field one and 2.7 cm for field two. The time needed for leveling with LL (3.7 h/ha) was 2.2 times more than that for CL. There were significant differences between LL and CL for mean of seed germination and grain yield. LL produced the highest seed germination and grain yield. LL grain yield was 29% greater than CL and LL water use efficiency was 67% greater. LL water consumption was about 33% less than for CL. On the other hand, fields with low roughness could be efficiently leveled using CL without the need for laser technology.بسیاری از اراضی جنوب استان خوزستان ناهموارند و مالههای مرسوم برای تسطیح دقیق آنها مناسب نیستند. ناهمواری سطح خاک تأثیر زیادی بر میزان مصرف آب، درصد سبز شدن بذر و عملکرد گیاه دارد. این پژوهش در سال90-89 به روش آزمون t جفت نشده برای مقایسه عملکرد مالههای لیزری و مرسوم از نظر شاخص تسطیح، زمان مورد نیاز، میزان و کارایی مصرف آب، درصد سبز شدن بذرها و عملکرد دانه در دو مزرعه در شمال اهواز با شدت ناهمواری متفاوت اجرا شد. نتایج نشان داد که شاخص تسطیح برای مالة لیزری در هر دو مزرعه برابر 4/1سانتیمتر و برای مالة مرسوم (معمولی) در مزرعة یک و دو به ترتیب برابر 5/3 و 7/2 سانتیمتر بود که نشاندهنده دقت خوب تسطیح لیزری و دقت پایین مالة مرسوم در تسطیح زمین بود. در مزرعة یک، زمان مورد نیاز برای تسطیح با مالة لیزری با 7/3 ساعت بر هکتار نسبت به مالة مرسوم 2/2 برابر بیشتر بود. از نظر درصد سبز شدن بذر و عملکرد دانه، تفاوت بین تسطیح لیزری و معمولی در سطح 1 درصد معنیدار بود و بیشترین درصد سبز شدن بذر و عملکرد دانه از ماله لیزری به دست آمد. در اراضی با ناهمواری زیاد، مالة لیزری در مقایسه با مالة مرسوم باعث حدود 29 درصد افزایش در عملکرد دانه، 33 درصد کاهش در مصرف آب و 67 درصد افزایش در کارایی مصرف آب شده و قابل توصیه است، اما در مزارع با ناهمواری کم، استفاده از مالة مرسوم مناسب ارزیابی شده است و کاربرد مالة لیزری ضرورتی ندارد.