ژئوتکنیک
حسین حکیمی خانسر؛ جواد پارسا؛ علی حسین زاده دلیر؛ جلال شیری
چکیده
تخمین دقیق مقادیر تنش خاک در بدنه سد خاکی در زمان ساخت از اقدامات ضروری برای مدیریت پایداری آن است. در این پژوهش، تأثیرگذارترین ویژگیها در مدلسازی تنش خاک به صورت مطالعه موردی (سدکبودوال) با استفاده از الگوریتم هیبرید شبکه عصبی- شبکه عصبی مصنوعی(NNA-ANN) تعیین شد و مقایسهای بین نتایج مدل هیبریدی با مدل عددی صورت پذیرفت. پنج ویژگی شامل ...
بیشتر
تخمین دقیق مقادیر تنش خاک در بدنه سد خاکی در زمان ساخت از اقدامات ضروری برای مدیریت پایداری آن است. در این پژوهش، تأثیرگذارترین ویژگیها در مدلسازی تنش خاک به صورت مطالعه موردی (سدکبودوال) با استفاده از الگوریتم هیبرید شبکه عصبی- شبکه عصبی مصنوعی(NNA-ANN) تعیین شد و مقایسهای بین نتایج مدل هیبریدی با مدل عددی صورت پذیرفت. پنج ویژگی شامل تراز مخزن، تراز خاکریزی، زمان ساخت، سرعت آبگیری و سرعت خاکریزی برای ورودی مدل هیبریدی هوشمند انتخاب گردید. با استفاده از الگوریتم هیبریدی و روش انتخاب ویژگی، ترکیب سه ویژگی، شامل تراز خاکریزی، زمان ساخت سد و تراز آب گیری (با RMSE برابر با 5024/0) مؤثرترین ویژگیها در مدلسازی تنش کل در سلول منتخب بودند. نتایج نشان داد که مدل هیبریدی در سد کبودوال با مقادیرR^2، RMSE، MAE وNS به ترتیب برابر با 9943/0، 5653/2، 9973/1 و 9999/0 دارای عملکرد بهتری در مدلسازی تنش کل خاک نسبت به مدل عددی با مقادیرR^2، RMSE، MAE وNS به ترتیب برابر با 9625/0، 2567/26، 1667/25 و 9772/0 است. این پیشبینی برای سایر سلولها در مقاطع مختلف سد مذکور، نیز قابل استناد است. نتایج حاصل از این تحقیق برای ساخت گاه جدید با مشخصات ژئوتکنیکی جدید یعنی سد مسجد سلیمان نیز معتبر بود ولی برای هر ساخت گاه از ترکیب مناسب به خود باید استفاده کرد.
سعیده ملک زاده؛ علی آرمان؛ آرش آذری
چکیده
روندیابی سیل در مقاطع مختلف رودخانه و کاربرد آن در طراحی سیستم های هشدار سیل و همچنین پیش بینی حجم سیلاب در مقاطع پایین دست رودخانه بااهمیت است. هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسۀ مدل های MIKE11 و ماشین بردار پشتیبان (SVM) در روندیابی سیل در مقاطع پایین دست رودخانه است. در مطالعۀ حاضر ابتدا بر اساس اطلاعات فیزیکی و هیدرولیکی مسیر ...
بیشتر
روندیابی سیل در مقاطع مختلف رودخانه و کاربرد آن در طراحی سیستم های هشدار سیل و همچنین پیش بینی حجم سیلاب در مقاطع پایین دست رودخانه بااهمیت است. هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسۀ مدل های MIKE11 و ماشین بردار پشتیبان (SVM) در روندیابی سیل در مقاطع پایین دست رودخانه است. در مطالعۀ حاضر ابتدا بر اساس اطلاعات فیزیکی و هیدرولیکی مسیر به روندیابی هیدرولیکی هیدروگراف سیل بین دو ایستگاه هیدرومتری هلیلان و تنگ سازبن در بازهای به طول 67 کیلومتر از رودخانه سیمره واقع در استان ایلام پرداخته شد. برای این منظور، در این محدوده 365 مقطع برای روندیابی در مدل Mike11 در نظر گرفته شد. پس از آن از مدل SVM برای پیش بینی هیدروگراف سیل در خروجی بازه بر اساس اطلاعات هیدروگراف سیل ورودی به بازه استفاده شد. این دو مدل هریک با یک هیدروگراف سیل واسنجی و با دو هیدروگراف سیل صحت سنجی شدند. هیدروگراف سیل در بالادست با دورۀ بازگشت های مختلف به این دو مدل داده شد و مدل سیل را در مقاطع خروجی بازه با دورۀ بازگشت های مختلف پیش بینی کرد. مقایسۀ نتایج بهدست آمده از دو مدل نشان داد که به طور کلی دقت روش Mike11 نسبت به روش ماشین بردار پشتیبان بیشتر است. اگر معیار فقط پیشبینی دبی اوج در محدودۀ دبی های تاریخی باشد، مدل SVM تا حدودی نتیجه بهتری نسبت به مدل Mike11 دارد. اما برای پیش بینی وقایع حدی با دورۀ برگشت های بیشتر از ده سال، دقت لازم را ندارد. با در نظر گرفتن شاخصهای آماری RMSE و NRMSE و NASH که برای ارزیابی نتایج، به جای استفاده از دبی اوج، از تمام دبیهای هیدروگراف استفاده میکند، مدل Mike11 نتایج قابل قبولتری نسبت به مدل SVM به دست میدهد. در پیش بینی هیدروگراف وقایع حدی با دوره برگشت های مختلف، مدل Mike11 عملکرد بهتری نسبت به مدل SVM دارد.