نگار تواضع؛ مهدی اسمعیلی ورکی؛ امیر ملک پور
چکیده
یکی از روشهای کاهش آبشستگی اطراف پایههای پل، استفاده از آستانه در مجاورت پایه و پی سازه است. در تحقیق حاضر تأثیر کارگذاری آستانۀ بالادست بر تغییرات توسعۀ زمانی و عمق حداکثر آبشستگی در اطراف گروهپایه کج، برای ترازهای مختلف کارگذاری سرشمع، ضخامتهای سرشمع، آرایش شمعها و قطر آنها بررسی شد. پایۀ پل مورد بررسی از دو پایۀ مستطیلی ...
بیشتر
یکی از روشهای کاهش آبشستگی اطراف پایههای پل، استفاده از آستانه در مجاورت پایه و پی سازه است. در تحقیق حاضر تأثیر کارگذاری آستانۀ بالادست بر تغییرات توسعۀ زمانی و عمق حداکثر آبشستگی در اطراف گروهپایه کج، برای ترازهای مختلف کارگذاری سرشمع، ضخامتهای سرشمع، آرایش شمعها و قطر آنها بررسی شد. پایۀ پل مورد بررسی از دو پایۀ مستطیلی شکل با ابعاد 5/2 در 5/3 سانتیمتر تشکیل شد که با زاویۀ 28 درجه روی سرشمعی با ضخامتهای 3 و 5 سانتیمتر و ابعاد 10 در 16 سانتیمتر نصب گردید. سرشمع مذکور روی شمعهایی با آرایش 2×2 و 3×2 و قطر شمع 2 و 3 سانتیمتر قرار داده شد. آزمایشها در عمق نسبی جریان(y/D) برابر 42/6، رقوم نسبی کارگذاری سرشمع (Z/D) برابر صفر، 1، 2، 3، و 4، قطرهای نسبی شمع (dp/D)برابر 57/0 و 85/0 ، و در حالت بدون آستانه و در حضور آستانۀ بالادست در شرایط آب زلال اجراشد. مقایسۀ نتایج حاکی از آن است که استقرار آستانۀ بالادست در ترازکارگذاری سرشمعبرابر صفر، 1، 2، 3، و 4،عمق حداکثر آبشستگی را به طور میانگین به ترتیب 5/24 ، 29 ، 5/32 ، 35 ، و 8/36 درصد کاهش میدهد. همچنین، با احداث آستانۀ بالادست، طول چالۀ آبشستگی بهطور متوسط 26 درصد کاهش مییابد ولی متوسط عرض چالۀ آبشستگی بین 2 تا 3 برابر بیشتر خواهدشد.
احمد زارع گنجارودی؛ محسن مسعودیان؛ مهدی اسمعیلی ورکی
چکیده
رودخانهها در مواقع سیلابی اجسام شناور مانند بقایای درختان و گیاهان را با خود حمل میکنند که تجمع آنها مقابل پایههای پل میتواند با انسداد، تنگکردن یا تغییردادن مسیر جریان در دهانههای پل، تشدید آبشستگی در اطراف آن را بههمراه داشته باشد و با توسعۀ عمق آبشستگی به زیر پی پلها، تخریب آنها رخ دهد. در تحقیق حاضر تأثیر ابعاد ...
بیشتر
رودخانهها در مواقع سیلابی اجسام شناور مانند بقایای درختان و گیاهان را با خود حمل میکنند که تجمع آنها مقابل پایههای پل میتواند با انسداد، تنگکردن یا تغییردادن مسیر جریان در دهانههای پل، تشدید آبشستگی در اطراف آن را بههمراه داشته باشد و با توسعۀ عمق آبشستگی به زیر پی پلها، تخریب آنها رخ دهد. در تحقیق حاضر تأثیر ابعاد اجسام شناور، تراز کارگذاری و ضخامت سر شمع، آرایش و قطر شمعها بر توسعۀ زمانی و عمق حداکثر آبشستگی در اطراف گروهپایه کج بررسی شده است. پایۀ پل مورد بررسی متشکل است از دو پایۀ مستطیلی شکل با ابعاد 5/2 در 5/3 سانتیمتر که با زاویۀ 28 درجه روی سر شمعی با ضخامتهای (Tpc) 3 و 5 سانتیمتر و ابعاد 10 در 16 سانتیمتر که روی شمعهایی با آرایش 2×2 و 3×2 و قطرهای مختلف نصب گردید. آزمایشها در شرایط آب زلال برای عمقهای نسبی (نسبت عمق جریان به عرض پایه) 42/6 و 85/7، ترازهای نسبی کارگذاری سر شمع (Z/Tpc)، 0 و 1 و 5/1، جسم شناور با عرض نسبی (نسبت عرض جسم شناور به عرض پایه) 85/2، طولهای نسبی (نسبت طول در راستای جریان جسم شناور به عرض پایه) 2، ضخامتهای نسبی جسم شناور (نسبت ضخامت جسم شناور به عرض پایه) 85/0 و 42/1، اجرا شده است. مقایسۀ نتایج بهدست آمده نشان میدهد در تراز نسبی کارگذاری سر شمع 0Z/Tpc = حضور جسم شناور عمق حداکثر آبشستگی را در محدودۀ هندسههای مختلف سر شمع و آرایش شمعها بهطور متوسط 5/8 درصد نسبت به حالت بدون جسم افزایش میدهد. با تغییر تراز کارگذاری سر شمع به 1Z/Tpc=، حضور جسم شناور بهطور متوسط عمق حداکثر آبشستگی را به میزان 5/4 درصد نسبت به حالت بدون جسم افزایش میدهد. با افزایش تراز کارگذاری سر شمع به 5/1Z/Tpc=، حضور جسم شناور عمق حداکثر آبشستگی را بهطور متوسط بهمیزان 4 درصد نسبت به حالت بدون جسم شناور افزایش میدهد. تجزیه و تحلیل نتایج حاکی از آن است که در شرایط حضور جسم شناور، افزایش عمق جریان بیشتر از 42/6 عرض پایه تأثیر محسوسی بر عمق حداکثر آبشستگی ندارد.